سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ مال از خرد سودمندتر نیست ، و هیچ تنهایى ترسناکتر از خود پسندیدن ، و هیچ خرد چون تدبیر اندیشیدن ، و هیچ بزرگوارى چون پرهیزگارى ، و هیچ همنشین چون خوى نیکو ، و هیچ میراث چون فرهیخته شدن ، و هیچ راهبر چون با عنایت خدا همراه بودن ، و هیچ سوداگرى چون کردار نیک ورزیدن ، و هیچ سود چون ثواب اندوختن ، و هیچ پارسایى چون باز ایستادن هنگام ندانستن احکام ، و هیچ زهد چون نخواستن حرام ، و هیچ دانش چون به تفکر پرداختن ، و هیچ عبادت چون واجبها را ادا ساختن ، و هیچ ایمان چون آزرم و شکیبایى و هیچ حسب چون فروتنى ، و هیچ شرف چون دانایى ، و هیچ عزت چون بردبار بودن ، و هیچ پشتیبان استوارتر از رأى زدن . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 88 تیر 22 , ساعت 11:48 عصر
بنام خدای دستگیر


"حکایت 1"

عارفی گفت سه چیز دل را سخت کند:
خنده بی جهت ، خوردن در حال سیری و سخن غیر لازم گفتن.


"حکایت 2 "

یکی از زهاد را بیماری عارض شد.شخصی به عبادت او رفت؛ او را شادمان دید و زبانش را به شکر و ثنا متذکر یافت، گفت : میخواهی که خدای تعالی تو را شفا دهد؟گفت:نه.گفت میخواهی به وضع بیماری بمانی؟گفت:نه.گفت : پس چه میخواهی؟
گفت : آن را میخواهم که خدا می خواهد.

"حکایت 3"

از حکیمی پرسیدند : نعمتی که بر صاحبش رشک نبرند یا بلائی که بر گرفتارش دلسوزی نکنند میشناسی؟
گفت : آری آن نعمت تواضع  است و آن بلا تکبر.


کشکول شیخ بهایی


لیست کل یادداشت های این وبلاگ